شاعرمرده

شاعرمرده

به افتخار پسرک شرور چارمندون - محمد رضوانی


 

بر این خاک مزن تکیه که شاعر مرده

کم کسی نیست ، رجز خوان معاصر مرده

 

زیرکی گفت شگفتا قلمش در دست است

بهراسید زکینش که به ظاهر مرده

 

وطنش؟ اهل کجا بود؟ که پیری آرام

سرتکان داد و به لب گفت: مهاجر مرده

 

عابران در پی هر روز عبور ممتد

می گریزند و در این فکر که عابر مرده؟

 

به افق سایه ی آهی نگران می نگرد

قاصدک هان؟ خبر آورده مسافر مرده

 

قصه خوانی هم از این حادثه سودش را برد

قصه سر کرد: به خشنودی خاطر مرده

 

شعر از : محمدحسین داودی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[ 22 تير 1394 ] [ ] [ محمد حسین داودی ]
[ ]

پیوندها


سلام دوست خوبم

 

 گلاریشا محمد حسین داودی  glarisha  برای تبادل لینک

اینجا آدرس خودتو بنویس

ممنون از حضور گرمت