خرچنگ های خسته

خرچنگ های خسته

خرچنگ سنگ سینه ی سگ پیکر

امشب هوای رقص عیان دارد

چون های و هوی باده و زلف یار 

با هوی و های  شعر جوان دارد

خرچنگ سخت  عنصر  بد مسلک

یک واژه ی سیاه کف آلود است

از گریه های شبزدگان امشب

    یک آستین غزل به میان دارد

سیلاب های وحشی نسل سرد

او  را به شهر حادثه آوردند

باکی ندارد از نک چنگگ ها

آنکس که زخمهای چنان دارد

از آبی زلال نمی خواند

دلداده بر نوای لجنزاری

هرگز برای چشمه نمی رقصد

او کینه ها از آب روان دارد

دلتنگ بند و مردم در بندست

خیلی دلش هوای قفس کرده

انگار یوسفی به قفس باشد

رویاگری که شعر زمان دارد

شاید کمی عجیب ولی دیگر

  از هیچ کس گلایه نخواهد کرد

او با شما به شبکده می رقصد

  اما دوچشم دل نگران دارد

شعر از : محمد حسین داودی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[ 22 تير 1394 ] [ ] [ محمد حسین داودی ]
[ ]

پیوندها


سلام دوست خوبم

 

 گلاریشا محمد حسین داودی  glarisha  برای تبادل لینک

اینجا آدرس خودتو بنویس

ممنون از حضور گرمت